اسدالله مرادی

علمی، فرهنگی ، هنری ، مقالات ، اموزشی

اسدالله مرادی

علمی، فرهنگی ، هنری ، مقالات ، اموزشی

ولسوالی پنجاب

 

ولسوالی پنجاب ولابت بامیان


با پیروزی کودتای هفتم ثور1357 ، تحصیل کرده های مکتب های رسمی با پیوستن به جریان حاکم، حزب دموکراتیک خلق، قدرت را به دست گرفتند. اما با تند روی به زودی نفوذ و قدرت شان را از دست دادند.

در سال های نخست انقلاب اسلامی ، پنجاب از تسلط دولت خلقی توسط مجاهدین بیرون گردید. ولی به زودی وارد جنگ های خانمان برانداز داخلی شد. فرزندان پنجاب در خود پنجاب ، ورس ، یکه اولنگ ، لعل وسر جنگل، شهرستان و دایکندی در جنگ های بین گروه های سازمان نصر ، پاسداران جهاد اسلامی ، شورای اتفاق و حرکت اسلامی می جنگیدند. این جنگ ها ده سال دوام کرد. در سال 1368 با تشکیل حزب وحدت اسلامی موقتاً متوقف شد. اما در سال های 1370 جنگ های دیگر گروهی در پنجاب واقع شد. مسلماً این جنگ ها تلفاتی را در پی داشتند. امروز در گورستان های پنجاب پرچم های سبز به چشم می خورند که بیان گر وجود کشته شدگان انقلاب هستند.

جنگ های داخلی اقتصاد و کلیه ابعاد زندگی مردم را به شدت متاثر ساخت. جنگ نظام اداری ، اقتصادی و آموزش و پرورش را به کلی از بین برد. هزاران نفر در کشور های مختلف آواره شدند. اختلافات و کشمکش های گروهی به خانه های مردم راه یافت. این بد ترین نوع ضربه یی بود که روابط  اجتماعی را متزلزل ساخت.

اکنون پس از حاکمیت جدید هنوز ویرانی های دوران جنگ مرمت نشده است. زمان زیادی نیاز است تا آثار جنگ ناپدید گردد.

اکنون ولسوالی  پنجاب در اداره ولایت بامیان نقش و سهم محدودی دارد. در ادارات مرکز ولایت صرفاً عدهء کمی با صلاحیت های اندک حضور دارند.

در شورای ملی از ولسوالی پنجاب آقای هدایت الله رهایی به مجلس سنا راه یافته است. در شورای ولایتی از نه نفر عضو،  آقایان پویا و احسانی ازپنجاب  انتخاب شده اند.


 

آموزش و پرورش:

­­­­­آموزش و پرورش در پنجاب ، در مقایسه با ولسوالی های همجوار ، وضعیت نسبتاً خوبتری دارد. در این ولسوالی 41 باب مکتب وجود دارد. نه باب آن ها، لیسه دوازده صنفی هستند که  شامل دو لیسه دخترانه و هفت باب  لیسه پسرانه می گردند . بقیه آن ها ، مطابق نظام آموزش و پرورش دولت کنونی افغانستان ،  مکتب های تعلیمات اساسی ، یعنی نه صنفی می باشند.

در پنجاب ، اکثریت کل روستا ها دسترسی به مکتب و آموزش و پرورش دارند. تنها قریه های خیلی دور دست از مکتب دور اند واز آموزش و پرورش محروم.

درپنجاب، به طور کلی 14000نفر شاگرد، شامل 7200 پسر و 6800 ذختر ، مصروف آموزش هستند. همچنین بیش از 500 نفر مامور ، معلم و اجیر در معارف پنجاب مصروف کار می باشند.

به گفته مسولین معارف پنجاب ، در حدود 70 در صد کل مکاتب دچار  کمبود تعمیر و وسایل آموزشی است. مکتب هایی که تعمیر دارند هم ساختمان های آن ها نیازمند بازسازی هستند. کمبود میز، چوکی و سایر مواد آموزشی تقریباً در هر مکتبی قابل احساس است. کمبود معلمین مسلکی و تعلیم یافته هم به شدت احساس می شود. در حال حاضر بیش از 50 در صد معلمین مکتب های پنجاب را معلمین غیر مسلکی و اجیر تشکیل می دهند. در دوران جنگ بیشترین ضربات را معارف پنجاب متحمل گردید. در سال های آخر جنگ معلمان پنجاب این احساس مسولیت را داشتند و همت کردند که فرزندان مردم را در میان ویرانه های مکتب ها گرد آورند و به تدریس آغاز نمایند. بعد از ایجاد دولت جدید در کشور معارف پنجاب رشد فزاینده یی داشته است. می توان گفت که  تنها موفقیت بزرگ در چند سال اخیر، در پنجاب، در زمینه آموزش و پرورش به دست آمده است. در سال های 1381-85 برخی از مکتب ها بازسازی و نوسازی گردیدند. از جمله ساختمان هفت مکتب به صورت مدرن و اساسی ساخته شد.

در سال 1358 بعد از سقوط حکومت کمونیستی در هزاره جات به دست مجاهدین، مکتب ها به کلی مسدود گردیدند. اصولاً بعضی ازفرماندهان مجاهدین با مکتب مخالف بودند. آن ها مکتب ها را مرکز تربیت کمونیست ها و افراد بی دین می دانستند. مکتب های پنجاب تا سال 1368 کاملاً بسته باقی ماندند. دارایی و وسایل مکاتب غارت و ساختمان های شان ویران و کتاب های شان به آتش کشیده شدند. در آن زمان 19 باب مکتب ( شامل دو لیسه و هفده ابتداییه) در پنجاب وجود داشت.

اولین مکتب در پنجاب به سبک جدید ، در سال 1319 در دره تگاب برگ در یک حسینیه ایجاد شد. مکتب مرکز پنجاب در سال 1325 تاسیس شد و در سال 1347 به کوشش وکیل محمد اکبر خان نماینده مردم در شورای ملی به سطح لیسه ارتقا یافت. همچنین در سال 1348 به کوشش وی ، لیسه لیلیه پنجاب ابتدا به نام دارالمعلمین مستعجل پنجاب تاسیس شد. در سال ها آن مکتب ها تاسیس شدند ، ایجاد یک مکتب در هزاره جات امری نادر و بسیار مشکل بود. زیرا حاکمیت آن زمان با هرنوع رشد و توسعه در هزاره جات مخالف بود. تا سال ها پس ازآن تنها همین دو لیسه در پنجاب وجود داشت.

 شخصیت های معروف پنجاب:

 امروز هرگاه از پنجاب یادی می شود ، نام های وکیل محمد اکبر خان و برادرش سناتور محمد علی خان ، در ذهن آدم تداعی می گردد. آن ها بیشتر به برادران نرگس شهرت دارند. چون ایشان از دره نرگس بودند. ایشان فرزندان حاج محمد حسین بیگ هستند.

وکیل در 1305 هـ ش متولد شد. در سال 1332 نمایندگی مردم دایکندی عضویت شورای ملی را کسب کرد. در لویه جرگه تصویب قانون اساسی 1343 نماینده مردم بود. در دوره های دوازدهم و سیزدهم شورای ملی به نمایندگی از مردم پنجاب، به مجلس نمایندگان راه یافت. وکیل وظیفه اش را به شایستگی انجام داد. برای دفاع از حقوق مردم در برابر ستم گران و عوامل متعصب حکومت مبارزه کرد. مالیه ظالمانه «خسبری» به اثر فعالیت بی امان او متوقف و غیر قانونی اعلام شد. این مالیهء هنگفت توسط دولت از حاصلات کوهی از مردم به زور گرفته می شد. طرح احداث جاده کابل-هرات ابتدا توسط وکیل اکبرخان در شورا و با دولت مورد بحث قرارگرفت. سپس این طرح به یک پروژه بزرگ تبدیل شد. او برای توسعه آموزش و پرورش نوین کار مهمی انجام داد. دو لیسه در مرکز پنجاب به ابتکار او از سوی وزارت معارف وقت تاسیس شدند. وکیل فکر می کرد بی سوادی عامل عمده عقب ماندگی مردم هزاره جات می باشد. او توسعه معارف را برای پیشرفت مردم حیاتی میدانست.

وکیل در زمان جنگ در خانه بود.  مدتی را در زندان دولت خلقی به سربرد. زمان  کوتاهی را هم در مهاجرت بود. در زمان جنگ های داخلی به وساطت پرداخت، اما نتیجه مهمی به دست نیاورد. وکیل در 11/1/1378 در کراچی پاکستان دیده از جهان فروبست.

سناتور محمد علی خان اولین سناتور انتخابی ولایت بامیان ، در سال های 1348-52 ، از پنجاب بود. او یکی از نمایندگان با شهامت مردم در شورا بود که اکثر اوقاتش را در مبارزه علیه ظلم و ستم سپری کرد. در داخل حوزه انتخابی اش هم با عومل فساد و ستم درگیر بود. امروز اکثر مردم خاطرات زیادی از مبارزات او به یاد دارند.  محمد علی خان در آغاز انقلاب اسلامی یکی از موسسین شورای اتفاق اسلامی افغانستان بود. ولی بعد از آن که در کار کرد های آن شورا تغییراتی پدید آمد کناره گرفت و سپس مدتی را در زندان شورا گذراند.

در سال های بعدی با تاسیس جبهه یی در درهء میدان در جهاد برضد ارتش شوروی سابق سهم فعال گرفت.

سناتور در روز هایی که می خواست شاهد پیروزی جهاد مردم باشد به کابل سفر کرد و لی چند روزی نگذشته بود که جنگ های داخلی در کابل در گرفت و او در همان روز ها ، در 20/3/1371 رخت سفر از این جهان بر بست.

دکتر امیر شاه حسن یار، یکی از چهره های برجستهء علمی افغانستان است. وی در لیسه مرکز پنجاب آموزش دیده و سپس وارد دانشکده زراعت دانشگاه کابل گردید. آقای حسن یار دکترایش را از امریکا گرفت. حسن یار سال ها استاد و رییس دانشگاه کابل بود. در دوره دولت انتقالی حامد کرزی سمت وزارت تحصیلات عالی را داشت. دکتر حسن یار چند سالی را، در زمان جنگ، در پنجاب مسوول موسسه آکسفام بود که در هزاره جات کار های مهمی را در بخش های زراعت و بازسازی ویرانه های جنگ انجام می داد.

دکتر حسن یار کتاب های زیادی را در رشته زراعت نوشته است. از وی مقالات بی شمار در موارد گوناگون از پژوهش درباره زندگی و فرهنگ مردم هزاره جات گرفته تا اوضاع سیاسی ، فرهنگی و غیره در جراید داخل وخارج کشور به نشر رسیده اند.

جنرال علی دوست یک افسر ورزیده ارتش هند بریتانیایی بود. وی اصلاً از درهء سکدیز بود. او در جوانی به شهر کویته رفت و وارد ارتش انگلیس گردید. علی دوست به دلیل هوش و استعداد سرشاری که داشت به زودی به درجات بلند ارتش رسید. جنرال علی دوست در جنگ هایی که ارتش بریتانیا در افریقا ، چین ، خاور دور و ایران داشت شرکت کرد. در ایران معاون جنرال معروف بریتانیایی ، سرپرسی سایکس ، بود. علی دوست با مردم ایران روابط خوب داشت و در پروژه های بازسازی سهم می گرفت.

جنرال علی دوست در زمان محمد نادرشاه ، پادشاه افغانستان، به دعوت شاه به وطن بازگشت؛ اما از تجربه و استعداد او استفاده صورت نگرفت. صرفاً معاش و امتیازات تشریفاتی یک افسر ارشد ارتش را به او می دادند. وی در اواخر عمرش خاطراتش را تحت عنوان « از زندان سیاه بومک تا قصر بوکینگام» نوشت. این کتاب مدتی در نزد مرحوم استاد حسین نایل بوده است. برای معلومات بیشتر به کتاب سرزمین و رجال هزاره جات نوشته حسین نایل مرجعه فرمایید.

دکتر ضامن علی غرجی پسر علی دوست هم شخص برجسته علمی بود. وی سال ها رییس دانشکده طب کابل بود. دکتر ضامن علی یک پزشک لایق و استاد ورزیده بود.

محمد عوض نبی زاده کارگر از تگاب برگ است. وی لیسه صنایع را خوانده است. به زبان آلمانی آشنایی خوب دارد و مطالب زیادی را ترجمه کرده است. از او مقالات و کتاب هایی در کابل چاپ شده است. نبی زاده مدتی رییس مطابع دولتی بود. در زمان دکتر نجیب الله وزیر اقوام و قبایل بود.بعداً در سال های 1370 به غرب مهاجرت کرد.

  

حاج محمد حسین بیگ یکی از کسانی بود که بیست و دو سال از سال های جوانی اش را در زندان امیر عبدالرحمان خان گذراند. او هفت ساله بود که پدر و هفت برادرش یکجا با صد و هفتاد نفر از سران مردم پنجاب  -که اکثراً از نزدیکان آن ها بودن- توسط لشکر امیر در نزدیکی مرکز پنجاب قتل عام گردیدند. محمد حسین کوچک در میان اسیران راهی زندان امیر گردید. او در زمان امارت حبیب الله خان رهایی یافت. محمد حسین بیگ سپس به سفر حج رفت و در میان مردم نفوذ و جایگاه شایسته یی به دست آورد. او در سال 1315 هنگامی که شصت و پنج ساله بود درگذشت.

حسین علی بیگ یکی از بیگ های معروف در زمان جنگ های امیر عبدالرحمان خان با هزاره(1888-93) ها بوده است. نام او در کتاب معروف سراج التواریخ کاتب چند بار به مناسبت های مختلف ذکر شده است . او از تگاب برگ بود ولی از زندگی او اطلاع زیادی در دست نیست.

ابرهیم بیگ هم از مردان سرشناس در جنگ های عبدالرحمان با هزاره هاست. او از نرگس بود. او همیشه افراد مسلح زیادی را با خود داشت. پس از جلسه تاریخی ارزگان بین سران مردم هزاره او مسولیت دفاع از مرز های شرقی هزاره جات در بهسود ، در برابر قوای دولت را به دوش گرفت. ولی او در آغاز جنگ توسط جاسوسان امیر کشته شد. او زمانی که به قتل رسید، مصروف صحبت در جلسه فرماندهان جبهه بود.

حاج امین خان از ترغی، یکی از دره های شرقی پنجاب، بود. او از سرشناسان پنجاب  در سال های اخیر به شمار می آید. او از نفوذ و محبوبیت خوبی در میان مردم برخوردار بود.

هدایت الله رهایی ، یک معلم در مکتب ابتداییه نرگس بود و در انتخابات شورای ملی سال 1384 به عضویت مجلس سنا رسید. وی در میان مردم فقیر و ستم دیده مناطق مرکزی محبوبیت زیادی دارد.

محمد داود اکبری در دو لویه جرگه اخیر(1381و 1382) به نمایندگی مردم ولایت بامیان عضویت داشته است. وی یکی از چهره های مطرح و سر شناس در سال های اخیر می باشد.

محمد یوسف خان احمدی سال های طولانی به عنوان مدیر لیسه مرکز پنجاب خدمت کرده است. در زمان جنگ های داخلی مکتب های پنجاب به مدیریت ایشان فعالیت می کردند. د ر زمان حاکمیت رژیم طالبان وی ولسوال پنجاب بود.

سید عوض رضایی از آق زرات است. وی قبل از انقلاب کارمند کارخانه کود و برق مزار شریف بود. در زمان جهاد به جهاد پیوست. او عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی بود. بعد از استقرار دولت کرزی مدتی رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان بود.

حاجی محمد علی واثق از دانشکده ژورنالیزم دانشگاه کابل فارغ گردیده است. وی در دوسه سال گذشته رییس معارف بامیان بود. واثق اکنون رییس معارف دای کندی می باشد.

گل مومنه و گل ساده دو زن معروف در زمان جنگ های امیر عبدالرحمان خان بودند. آن ها از دره مرکه بودند ولی از زندگی شان اطلاعی کافی در دست نیست.

از روحانیون پنجاب ، شیخ خلیلی از سکدیز، شیخ نطاق از آق زرات، آیت الله فاضل از تگاب برگ، شیخ علی حسین از غرغری چهره های شناخته شده شمرده می شوند.

در بیست و هشت سال گذشته استاد خلیلی از سکدیز ، حاج عبدالعظیم قاسمی از مرکه ، حاج شیخ حسین داد امینی از نرگس و انجنیر عبدالرحیم از نرگس به ترتیب ولسوال پنجاب بوده اند. ایشان صرف نظر از کار کرد های شان افراد سرشناسی هستند.  البته در برخی مواقع خاص یا در پنجاب هیچ ولسوال نبوده ویا به مدت کوتاهی کسانی خارج از پنجاب حاکمیت پنجاب را در دست داشته اند.

در سطح محلی این افراد چهره های شناخته شده اند: سرور کربلایی ، رییس بلده(شهرداری) دایزنگی قدیم، حاج مراد خان و ارباب جمشید خان و حاج میرزا حسن خان . همچنین احمد حسین ابراهیمی و عباس احسانی از فرماندهان جهادی اند.

مرحوم سید ناظرحسین عمرانی دانشمند و نویسنده در سال های قبل از انقلاب بود.

 

 

تجارت و توسعه اقتصادی:

 

تجارت در پنجاب به صورت خیلی ابتدایی صورت می گیرد. مواد محلی از قبیل قروت ، پشم، گلیم ، برک ، چوب، گاو و گوسفند ،محصولات زراعتی مانند باقلی، مشنگ ، شخل، زیره و غیره توسط تاجران محلی از مردم محل خریداری و در بازار های کابل و غزنی به فروش رسانده می شوند. و در مقابل آن رخت ، مواد غذایی ، مواد ساختمانی، نفت و گاز ، پرزه جات ماشین آلات و وسایط حمل و نقل از شهر های کابل، غزنی، هرات و مزار شریف  در بازار های پنجاب انتقال و عرضه می گردد.

در پنجاب بازار های مرکز پنجاب ، دهن سه دره ، دهن گهدر ، شنیه ولی کشته ، خارقول ، زرد سنگ مراکز اصلی خرید و فروش اند.

در کنار خرید وفروش ، هوتلداری ، نجاری، آهنگری، حلبی سازی ، ترمیم وسایط نقلیه، موترداری و... هم به عنوان پیشه های بازاری با درآمد خوب به شمار می  آیند.

در آمد معمولی مردم از طریق زراعت است.  در حدود ت 95% مردم به زراعت اشتغال دارند. در اقتصاد خانواده ها تهیه مواد عمدهء غذایی مانند گندم ، جو، کچالو، روغن، برنج، گوشت،  همیشه در اولویت قرار دارد. به اصطلاح خود شان ، آن ها دست و دهن اند. اندیشهء تهیه مواد و وسایل تجملی به ندرت در ذهن مردم فقیر جای می گیرد.

در سال های اخیر برخی موسسات غیر دولتی ، داخلی و خارجی، مصروف امور بازسازی و بهبود اوضاع در زمینه های گوناگون اقتصاد، کشاورزی، بهداشت، و آموزش و پرورش اند.

 

 

زراعت  و مالداری:

 

کشاورزی پایه اصلی اقتصاد مردم را تشکیل می دهد.  زراعت در پنجاب هنوزبه شکل بسیار ابتدایی ، با قلبه و گاو صورت می گیرد. در پنجاب به طور کلی کشت آبی و للمی (کوهی) وجود دارد. قطعات زمین های آبی و دیمه قلبه می شوند و تخم با دست پاشیده می شود. آبیاری آن ها نیز به صورت دستی صورت می گیرد. در خزان نیز با دست درو  و خرمن شده و از کاه پاک می شود.

کشت گندم ، جو ، باقلی ، مشنگ ، شخل ، عدس، کلول و برخی علوفه مانند شبدر ورشقه برای حیوانات رواج دارد. زمین های قابل کشت در پنجاب به دلیل عدم رسیدگی درست و کشت غیر علمی و سنتی کم حاصل می باشند. از کود ها کیمیایی کمتر استفاده می شود. اگرچه از کود حیوانی حتی المقدور کارگرفته می شود.

بنا به محاسبه مالیاتی قدیم، پجاب دارای شش صد و سی خانه زمین است. هر خانه زمین، شامل چهل جریب زمین آبی می باشد(یک جریب=2000متر مربع).  به این حساب پنجاب 25200 جریب زمین قابل کشت  آبی دارد. زمین های للمی شامل این شمارش نمی باشد.

زمین داری در پنجاب خیلی محدود است. تعداد کمی از مردم زمین دارند. اکثر زمین داران خود شان بالای زمین شان کار می کنند. کسانی که زمین بیشتر دارند ، یک قسمت زمین شان را خود شان همراه با دهقانان شان کشت می کنند و بقیه را طبق رسم محلی به اجاره می دهند. معمولاً تقسیم حاصل بین دهقان و مالک زمین یک در برابر سه می باشد. یعنی یک بخش مربوط دهقان و سه بخش مربوط مالک زمین می باشد. علوفه کلاً مربوط مالک زمین است. البته یک مقدار کشت محدود به نام بُگری مربوط دهقان می شود.

در گذشته ها اسب برای سواری و مسابقات اسب سواری نگهداری می شد اما حالا دیگر کسی به نهگداری اسب علاقمندی زیاد ندارد. خر هم خیلی کم در پنجاب نهگداری می می شود و عموماً برای حمل ونقل استفاده می شود.

مالداری در پنجاب محدود است. گاو، بز و گوسفند در پنجاب بیشتر برای رفع مایحتاج خانگی نگهداری می شود. از گوشت و پشم آن ها استفاده می شود. در روستا هایی که علوفه به قدر کافی وجود داشته باشد، بز و گوسفند برای فروش نگهداری می شود. یک قسمت عایدات محلی مردم را فروش حیوانات تشکیل می دهد. گوسفندان هزارگی گوشت لذیذ و پشم نرم دارند. به همین دلیل خریداران زیاد دارند.

باغداری در پنجاب در کل کم است. در اکثر روستا ها اصلاً رواج ندارد. البته آب و هوای پنجاب برای نهال سیب و برخی نهال های مثمر دیگر بسیار مساعد می باشد.

مالداری نیز به صورت سنتی و قدیمی است. در سال های اخیر برخی از موسسات غیر دولتی در میان زمین داران کوشش می کنند که زراعت ، باغداری و مالداری علمی و جدید را در بین آن ها رواج دهند.

در مجموع، محصولات زراعتی و حیوانی نیازمندی های مردم را تکافو نمی کند. سالانه به پیمانهء زیاد مواد غذایی از خارج به منطقه وارد می شود. به وِیژه، در چند سال اخیر خشکسالی های پی هم ، زراعت پنجاب را متضرر ساخته و مردم مجبور به وارد کردن مقدار بیشتر مواد از خارج شده اند.

 

 

جاده ها و حمل و نقل:

 

پنجاب در یک چهار راه در وسط هزاره جات واقع شده است. شاهراه کابل-هرات از پنجاب می گذرد. همچنین پنچاب مناطق شمال و جنوب را از راه کوتل شاتو وصل می کند. علی رغم سروصداهای زیاد در باره اسفلت این جاده ها در چهل سال گذشته ، هنوز هیچ کاری صورت نگرفته است. اگر این جاده ها اسفالت گردد بر اقتصاد و توسعه اقصادی منطقه اثرات چشمگیری خواهد داشت.

دره های اصلی پنجاب اکثراً یا در راه جاده های اصلی یاد شده واقع گردیده اند و یا با جاده های فرعی به مرکز وصل شده اند. هنوز دره های کوچک تر و روستاهای زیادی وجود دارند که راه موتر رو ندارند.

جاده های پنجاب هرساله در پی آب خیزی و ریزش سیل تخریب می گردند. زمستان ها برف کوچ ها آن را مسدود می کند.

راه پر پیچ و خم در سراسر پنجاب فراز و فرود های زیادی دارد. کوتل های نرگس ، آق زرات و چاروق کشته در غرب پنجاب ، کوتل شاتو در شمال و کوتل غوگردو در جنوب شرق، گذرگاه هایی هستند که بار ها موتر های باربری و مسافربری در پیچ و خم های آن ها واژگون شده اند. افزون بر آن رودخانه های خشمگین در هر مسیر از جاده ها می گذرند. اکثراً نیاز است که برفراز آن ها پل زده شود.

امروز در پنجاب برای حمل و نقل از  موتر استفاده می شود. موتر های باربری کاماز روسی در جاده های ناهموار پنجاب نتیجه خوبی داده است. در سواری از موتر های مستعمل جاپانی مانند تونس، فلاینگ کوچ، سرف و پرادو استفاده می گردد. در روستا ها برای انتقال بار علوفه ، هیزوم و سایر محصولات کوهی از کوه ها از  خر استفاده می شود. رواج استفاده از اسب تقریباً از بین رفته است. در برخی از روستا تا هنوز از گاو برای انتقال اموال کار گرفته می شود.

فاصله های پنجاب تا برخی شهر های دیگر در جدول زیر نمایش داده شده است: